سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عترت - آفتاب سبز
 RSS  :: خانه :: ارتباط با من :: پروفایل :: پارسی بلاگ
جستجو:
هر که ما اهل بیت را دوست بدارد و محبّتما در دلش تحقّق یابد، چشمه های حکمت بر زبانش جاریمی شود. [امام صادق علیه السلام]
  • سخن اول
  • با سلام ورود شما را به وبلاگ آفتاب سبز خوش آمد می گویم. امیدوارم از مطالب وبلاگ خوشتان آید. منتظر نظرات شما هستم. .:: لطفاً نظر بدید ::. / مدیر وبلاگ /

  • نظرسنجی

  • موضوعات وبلاگ

  • تعداد بازدیدهای وبلاگ
  • - کل بازدیدها: 36881 بازدید
    - امروز: 0 بازدید

  • لوگوی وبلاگ
  • عترت - آفتاب سبز

  • دوستان من

  • سنت نبوی
    بهار آفرین
    راز و رموز کامپیوتر
    :: لینک روزانه آفتاب سبز ::

  • اشتراک
  •  

  • اوقات شرعی

  • آرشیو مطالب
  • 1385

  • آوای آشنا

  • وضعیت من در یاهو
  • یــــاهـو

    ? حضرت فاطمه معصومه (س)
  • محمد چهارشنبه 85/9/1 ساعت 9:58 عصر
  • تاریخ چشم به راه فاطمه ای دیگر است. انتظار به سر می آید و شمیم دلنوازی، خانه خورشید را فرا میگیرد. خنکای حضور دوباره فاطمه (س) در فضای مدینه جاری می شود و کوثر فاطمی، جوشیدن میگیرد. به کوچه باغهای حرم تو پناه می آورم و در سایه سار ملکوتی آن، نفسی تازه می نمایم. کنار نهر استجابت می نشینم و قطره ای می شوم در آبی زلال اشک های زائرانت. ضریح نورانی ات را در آغوش میگیرم و از بین شبکه های آن، مزار مطهر تو را تماشا می کنم. باورم نمی شود! آیا به این سادگی به زیارت تو آمده ام! تو که زیارتت، همسان زیارت یاس گمشده مدینه است!

     

    ادامه مطلب...

    عترت نظرات دیگران ( )

    ? :: السلام علیک یا امیر المومنین (ع) ::
  • محمد جمعه 85/7/21 ساعت 4:57 صبح

  • عترت نظرات دیگران ( )

    ? قدر
  • محمد پنج شنبه 85/7/20 ساعت 4:23 عصر
  • بسم الله الرحمن ارحیم

     انا انزلناه فى لیلة القدر
    و ما ادریک ما
    لیلة القدر
     لیلة القدر خیر من الف شهر

    تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم

     من کل امر  سلام هى حتى مطلع الفجر

     

    قدر، شب مقدرات 

    ترجمه سوره قدر: ما این قرآن عظیم الشان را (که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل کردیم و چه تو را به عظمت این شب قدر آگاه تواند کرد، شب قدر (به مقام و مرتبه) از هزار ماه بهتر و بالاتر است در این شب فرشتگان و روح (جبرئیل) به اذن خدا (بر مقام ولایت نبى و امام عصر (عج) از هر فرمان (و دستور الهى و سرنوشت مقدرات خلق را) نازل مى گردانند، این شب، رحمت و سلامت و تهنیت است تا صبحگاه. (شهود) ((شب قدر)) یا ((لیلة القدر)) مشهورترین نام این شب است. مفسران درباره اینکه چرا این شب را ((شب قدر)) گفته اند و ((قدر)) به چه معناست، سه معنا را انتخاب کرده اند:

    ادامه مطلب...

    عترت نظرات دیگران ( )

    ? رموز رمضان
  • محمد دوشنبه 85/7/10 ساعت 9:23 عصر
  • 1- ایمان به مبدأ و معاد تنها به اعتقاد قلبی و اقرار به لسان، شرط لازم هست ولی شرط کافی نیست، ورود به مرحله اجرایی و عمل به ارکان، ایمان را به درجه کمال می رساند. آنان که می گویند: ما خدا را در قلب قبول داریم و با زبان نیز شهادت می دهند ولی از انجام عبادات مانند اقامه نماز و گرفتن روزه به بهانه عدم نیاز خداوند متعال، سرباز می زنند با مراحل ایمان- که پیام مولا حضرت علی(ع) است- همخوانی ندارند.

    2- امساک از خوردن و آشامیدن و مبارزه با لذتهای جسمانی و دوری از سایر مبطلات روزه، ویژه آداب و آئین اسلام نبوده بلکه «صیام» در ادیان قبل از اسلام بوده است. راز و رمز روزه داری، مراقبت از نفس، کنترل چشم و زبان، گوش و پرهیز از محرمات از یکسو، تلاوت قرآن، صله ارحام، رسیدگی به وضع معیشتی ایتام و مساکن و درک مفاهیم قرآنی و عمل به دستورات وحی بهمراه اخلاص از سوی دیگر، رسیدن به تقوای الهی است.

    ادامه مطلب...

    عترت نظرات دیگران ( )

    ? فواید روزه
  • محمد جمعه 85/7/7 ساعت 2:8 عصر
  • روزه فواید جسمی و روحی فراوان دارد، شفابخش جسم و توان بخش جان است، پاک کننده آدمی از رذایل حیوانی است، در ساختن فرد صالح و اجتماع بسامان بسیار موثر بوده و در تذهیب و تزکیه نفس و رهاندن انسان از روزمره پگی و واماندگی در نیاز های تن تأثیر بسزایی دارد.

    روزه یکی از احکام انسان ساز اسلام است، که آگاهی از همه فواید و پی بردن به فلسفه کامل آن همچون سایر احکام الهی برای انسان عادی ممکن نیست، دانش محدود بشر نمیتواند راهگشای همه اسرار نهفته باشد و اندیشه را به پاسخ همه مجهولات رهنمون شود، شاید روزی دانش انسان به حدی از کمال برسد که دریچه تازیای بر روی بشر بگشاید و حکمتها و دستورات اسلام را باز شناسد..... .

     بنابراین ندانستن فلسفه احکام الهی نباید ما را از انجام آن باز دارد و موجب نا فرمانی و عصیان شود، چرا که این اطاعت کورکورانه نیست، بلکه بر علم و یقین تکیه دارد زیرا مسلمانان میدانند که خدای جهان بر  همه چیز دانا و از همه چیز آگاه است و نقص و نیازی در ذات متعال او نیست که از اعمال سودی بخواهد یا از زیانی بهراسد، خدای مهربان خیر محاست و برای بندگان خود جز خیر و سعادت نمیخواهد، پس اگر به چیزی فرمان میدهد خیر و سعادت ما در آن است و کمال و تعالی ما بدان بستگی

    ادامه مطلب...

    عترت نظرات دیگران ( )

    ? دعاهای ماه رمضان
  • محمد جمعه 85/7/7 ساعت 1:59 عصر
  • دعای جوشن کبیر

    دعای افتتاح


    عترت نظرات دیگران ( )

    ? جاذبه پیامبر (ص)
  • محمد چهارشنبه 85/6/1 ساعت 2:0 صبح
  •  یا ایها النبی انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا و داعیا الی الله باذنه و سراجا منیرا(1)

    پیامبر اسلام که درود خدا و فرشتگانش بر او باد به عنوان شاهکار آفرینش، در اوج قله‌ی کمال و زیبائی قرار دارد.

    قصد ندارم به بررسی همه‌ی زوایای زندگی آن پیامبر نور و مهربانی بپردازم که کاری است محال اما به یُمن ایام فرخنده‌ی بعثت، بحث را سلسه‌وار آغاز می‌کنم تا عرض ادبی باشد به پیشگاه آن خاتم پیامبران.

    سئوال اصلی که می‌خواهم اندکی به پاسخ آن بپردازم این است که اساساً رمز و راز موفقیت پیامبر(ص) چه بود؟

    در واقع چه عامل و یا عواملی باعث شد تا پیامبر بتواند در 23 سال زندگی پیامبرانه‌ی خود با وجود دشمنی‌ها و کینه‌توزیها، فتنه‌ها و توطئه‌های نظامی و غیرنظامی این گونه محبوب‌القلوب شود و طرفداران زیادی از دور وجود نورانی خود جمع کند.

    فکر می‌کنم بتوان عواملی که در ذیل بدانها اشاره خواهد شد را از عوامل موفقیت آن حضرت دانست:

    1- جاذبه‌ی پیام

    2- جاذبه‌ی پیام آور

    3- روش تبلیغ پیامبر(ص)

    4- استقامت و پایداری پیامبر(ص)

    5- تأیید و نصرت الهی

    در این مقال به توضیح اولین عامل خواهیم پرداخت.

    1- جاذبه‌ی پیام:

    اولین عاملی که می‌توان از علل توفیق نبی اکرم(ص) دانست جاذبیت و زیبایی پیام آن بزرگوار است پیام آن حضرت کلام خدا بود. خداوند متعال آیات قرآن را بر آن حضرت نازل می‌فرمود و آن حضرت هم مأموریت داشتند تا بدون هیچ کم و زیاد آن را به مردم ابلاغ نمایند.

    پیام پیامبر به این دلیل جذاب بود که با فطرت انسانها هماهنگی داشت و به همین جهت بر دل می‌نشست.

    چیزی نبود که سرشت آدمی آن را سرباز زند. پیامی بود که سلمان را از فارس، بلال را از حبشه و صهیب را از روم به سمت خود کشاند. پیامی بود که فقیر و غنی و سیاه و سفید را به تفکر و اندیشه واداشت و زمینه‌ی هدایت آنها را فراهم کرد.

    پیام محمد(ص) پیام خدا بود پیام هدایت و رستگاری.

    پیامبر(ص) بارها و بارها تأ فرموده بودند برتری و بزرگی به رنگ و نژاد و طبقه‌ی اجتماعی نیست بلکه این تقواست که برتری انسانها را رقم می‌زند.

    پیام او آنقدر زیبا و دلنشین بود که نه تنها در بُعد معنوی و محتوائی همه‌ی مدعیان را به حاشیه راند بلکه از نظر لفظی و ظاهری هم خرق عادت کرد و همه‌ی قلم به دستان و شاعران را متحیر و شگفت زده کرد.

    قرآن به کرات تحدی می‌کند و مبارز می‌طلبد که اگر می‌توانید حتی یک آیه مانند قرآن بیاورید، بگویید. اما هیچ کس چنین توانی نداشت و امروز هم قرآن کلام بی‌همتائی است که نه دوست و نه دشمن نتوانسته همچون آن مطلبی بیاورد... (ادامه دارد)


    عترت نظرات دیگران ( )

    ? پروردگارا دست دلم را بگیر!
  • محمد پنج شنبه 85/5/12 ساعت 8:31 عصر
  • پروردگارا دست دلم را بگیر!

    ماه رجب است. ماه زیبایی، خوبی، تلاش و کوشش، آمادگی، ماه انتظار ...
    چه زیباست کلمه انتظار که در جای جای فرهنگ اسلامی، می توان رد و اثری از آن یافت. اگر ماه رمضان را ماه مهمانی خداوند بدانیم ماه رجب ماه آمادگی مهمان برای دیدار میزبان است. یعنی ماه انتظار برای شروع یک مهمانی و فیض دیدار صاحبخانه هستی، ماه انتظار!
    ماه رجب ماه آرایش و پیرایش است. ماه آراستن دل به زینت های الهی و پیراستن دل از ناپاکی های انسانی و آن گاه دیدن نادیدنی ها و شنیدن ناشنیدنی ها. اَین الرجبیون؟
    این الرجبیون، یعنی صدای بلند دعوت به مهمانی حضرت حق. ندای دلنشین صاحبخانه در شروع مهمانی و گشودن درهای رحمت و محبت ... یعنی بابک مفتوح للراغبین....  حضور محفل انس است و دوستان جمعند.
    دروازه های مهر و مهربانی باز شده اند و پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله و سلم مژده می دهند که :«ای مردم، ماه خدا همراه با برکت و رحمت و مغفره روی به سمت شما آورده و درهای رحمت در این ماه گشوده است، پس کسانی که بعد از گشایش در، آن را می بندند چه عذری دارند؟»

    اکنون که این باران رحمت حق جاری است باید فکری کرد، باید گام برداشت و خود را در معرض این قطرات زلال قرار داد و از نسیم حیات بخش این روزها و ایام، بهره برد.
    باید نخست در دل را به روی دولت گشود تا آن گاه صدای دلنشین دعوتش در این سرا بپیچد ... اَین الرجبیون ... و این ندا همان کارت دعوت است به خانه ای که درهایش گشوده است، به نزد میزبانی که صفتش کرامت است و بزرگواری، و عادتش خوبی به بدان.

    حالا که خدا ما را به سمت خود خوانده و برای شرکت در مهمانی اش صدایمان زده، بهتر است کمی به سر و وضع دل خود برسیم که از کثیفی ها و زشتی ها پاک شود. خداوند متعال فرموده است که «دل حرم من است
    گناهان و معاصی عوامل کثیفی و زشتی این خانه اند. یعنی همان چیزهایی که باعث می شوند رنگ و بوی خدایی در فضای دل های ما کم شوند و الان باید به فکر باشیم تا اثر آنها را از در و دیوار دلمان پاک کنیم. برای پاک کردن این زشتی ها، بهترین راه توبه است و ماه رجب هم یکی از بهترین زمان های توبه و بازگشت به سمت خداست.
    خوشا به حال آنانکه رجب را از پیشگاه معبود شروع می کنند و به سوی نور می شتابند.

    خدایا مرا به راه هدایت شدگان و راه یافتگان هدایت کن و مرا از کسانی که غفلت کردند و دور شدند قرار نده.


    عترت نظرات دیگران ( )

    ? ای آتش ... !
  • محمد جمعه 85/4/9 ساعت 12:53 صبح
  • ای آتش ... !

    ای آتش، اینک با تو هستم. اینان به خدا و پیامبر معتقد نیستند تا حرمت عزیزان وحی را پاس بداراند!

    تو مسوزان عزیزان این خانه را! اینان داغدیده اند. تازه عزیز خود پیامبر صلی الله علیه و آله را از دست داده اند. بگذار با غم خود بسوزند. تو بر سوز آنان میفزا.

    اهل خانه در محاصره اند. هجوم مردم! هجوم آتش! هجوم دود! هجوم فریاد!

    بچه ها وحشت می کنند. اینقدر زبانه مکش!

    مادر را و محسن را - که پشت در هستند – مواظب باش!

    از عرش، این خانه را می نگرند! اینجا جای آتش نیست!


    عترت نظرات دیگران ( )

    ? خطبه تاریخی حضرت فاطمه زهرا(س) پس از رحلت پیامبر
  • محمد شنبه 85/4/3 ساعت 7:7 صبح
  • بسم الله الرحمن الرحیم

    حمد مخصوص خداوند است بر نعمتهایش که عنایت فرمود، و شکر برای اوست بر الطاف ( باطنی و روحانیش) که الهام نمود ، و ثنا و سپاس او راست بر پیشی گرفتن در عطا، آنهم از تمامی نعمتهای متنوعی که خلق فرمود و بصورت گسترده بر ما ارزانی داشت ، و پی در پی بر ما منتها نهاد، نعمتها و منتهایی که از حد شمارش بیرون ، و از حد تشکر و سپاس بلندتر، و انتهایش از درک انسان فراتر است.
    و فراخواند انسان را به شکر تا بر نعمتش افزوده و پی در پی بر شاکرین فرو ریزد. و سپاس انسان را طلبید با کامل کردن نعمتهایش و با این فراخوانی به حمد و شکر عطایش را دو چندان کرد.
    و من با گفتن " اشهد ان لا اله الا الله" شهادت به یکتایی خداوند بزرگ می دهم که جز او خدایی نیست و هیچ شریکی ندارد، کلمه ای که قلب و اعمال انسان را برای ذات مقدسش خالص کرده ، و با اعتقاد به آن ارتباط و اتصال بین خالق و مخلوق شکل می گیرد. و او خود بود که روح این کلام مقدس را در فکر ( و فطرت انسان ) نشانید ( تا انسان بتواند با چشم درون او را ببیند و بستاید و بپرستد) ، که دیده ظاهر هرگز قدرت دیدارش را ناشته ، و زبان یارای توصیفش را ندارد، و اندیشه اندیشمندان از درک ذاتش عاچز مانده است.
    او همه چیر را ( از عدم) آنگاه که هیچ آفریده ای نبود، خلق فرمود، بدون اینکه الگویی برای شکل مخلوقاتش داشته باشد.
    آری او هستی بخشید با قدرت بی انتهایش و اراده بر کثرت و وفور آفریدگانش فرمود، در حالی که نه نیازی به آفریدن آنها داشت و نه سودی از نقش مخلوقاتش می برد. اما خلق فرمود برای تحقق حکمتش و توجه بر طاعتش و اظهار قدرتش و عبودیت بندگانش ( زیرا اقتضای حکمت، اظهار قدرت کامله و خلقت خلق است ، و نیز کمال مخلوق ، در سایه بندگی و اطاعت محقق می شود) و ( با خلق اشیای ، زمینه ) دعوت بندگانش را تقویت نمود.
    سپس پاداش نیک را برای اطاعت و بندگی ، و مجازات و عقوبت را بر طغیان و سرکشی قرار داد، تا بندگانش از انتقام و مکافات ( عصیان) در امان مانده و زمینه های حرکت آنان به سوی بهشت برین فراهم آید.
    و من شهادت می دهم، پدرم محمد(ص) بنده و رسول خداوند است ،او را انتخاب و نام گذاری فرمود، قبل از اینکه به این دنیا قدم نهد و برای پیامبری برگزید، قبل از اینکه مبعوث شود، در آن هنگام که اثری از دیگر مخلوقات در عالم حضور نبود و در پرده ای از ظلمت در حد عدم نگهدای می شدند.
    و این انتخاب از جانب خداوند متعال ( آن هم در آن هنگام ) نشانه علم ذات مقدس پروردگار به عواقب امور و حاکی از تسلط او بر چرخش زمان و آگاهی او از حدود و اندازه مواضع  و موقعیت ( مخلوقاتش ) در این دنیاست.
    خداوند " پدرم محمد( ص) " را مبعوث به رسالت فرمود تا هیچ کاستی برای هدایت بندگانش و تکامل خلقش نماند، و با اراده بر این بعثت ،حکمتش محقق گردد و مقدرات قطعی خود را تنفیذ نماید.
    پس " رسول خدا(ص) بندگان خدا را در امتهای مختلف با ادیانی گوناگون یافت ، دسته ای مقابل آتش سجده می کردند و عده ای ساخته های خود را می پرستیدند و اینکه می دانستند خالقی بزرگ دارند، او را انکار می نمودند.
    در این هنگام خداوند به وسیله ( رسولش) محمد (ص) در تاریکی وحشتناک آنها طلوع فرمود و ابهام و سردگمی (شرک را ) از دلهایشان بیرون ریخت و پرده ها را از دیدگانشان برداشت و او برای هدایت مردم به پاخاست ، و از خواب گمراهی بیدارشان کرد و کوردلان رابینش بخشید و دین استوار خداوند را نشانشان داد و آنها را به راه سعادت که راه خداوند بود دعوت نمود .
    سپس خداوند متعال او را از دنیا و دنیائیان گرفت و در حالی که این ارتحال در کمال مهر و رحمت و حب و رغبت و بدون هیچ جبری انجام شد ، و رسول اکرم محمد (ص) از رنج این دنیا راحت شد و اکنون در میان ملائکه خوب و رضوان پروردگار بخشنده ، در جوار خداوند بزرگ قرار گرفته است .
    سلام و رحمت و برکات خداوند بر او باد.
    خطاب به مردم
    شما ای مردم ، مخاطبین خداوند در امر و نهی او، ونیز حمل کنندگان دین و وحی الهی و معتمدین او در میان خودتان ، و همچنین رساننده پیام او به امتها هستید.
    آنکه به حق رهبری می کند به سوی خدا در میان شما است.
    و این عهدی است که از پیش با شما بسته شده و باقی مانده است( از حجج الهی) که جانشین قرار داد بر شما، و آن کتاب گویای خداوند است .کتاب گویای خداوند است .قرآنی که راست می گوید، و نوری که روشنی می بخشد و شعاعی درخشان دارد، آن هم با دلیلها و برهانهای واضح و محتوا و باطنی آشکار، بطور ی که ظهور آن جلوه گر

    است و پیروی از آن انسان را به رضوا ن خداوند هدایت می کند، و شنوای از آن انسان را به سرمنزل نجات می رساند.
    آری ، در قرآن دستیابی به حجت های نورانی الهی ، و واجبات بیان شده و محرمات نهی شده و ادله روشن ، و برهانهای رسا و مستحبات فضیلت بخش و نیز مباهات ( که عمل به آنها اختیاری است) ، و شریعت الهی که به صورت کتاب ( در اختیار بندگانش قرار گرفته ) میسر می شود.
    پس خداوند ایمان به خود را پاک کننده انسان از شرک و نماز را برای دور نمودن انسان از خود بزرگ بینی ( تکبر در مقابل خالق )  و پرداخت زکات ( حق فقرا و محرومین) را پاکیزگی درون و موجب افزایش روزی ، و روضه را برای تحقق خلوص انسان ، و حج را برای استواری دین مقرر فرمود.
     و عدالت را برای ایجاد محبت و نزدیکی دلها ، و اطاعت از ما ( اهل بیت ) را حقظ نظام اجتماعی و امامت ما را مانع از هم گسیختگی جامعه قرار داد.
    و مبارزه و جهاد در راه خدا را موجب عزت اسلام ، و در مقاومت و صبر ، دستیابی به پاداش و اهداف الهی را مقرر فرموده .
    و نیز مصالح عمومی جامعه را در امر به معروف و نیکی به پدر ومادر را سپری در مقابل عقوبت ، و حکم قصاص را برای حفظ حرمت خون ، و وفای به نذر را موجب آمرزش و توصیه به رعایت دقیق میزان در معاملات را درمان خوی زشت کم فروشی ، و نهی از شرابخواری را برای جدایی از نجاستها ، و پرهیز از تهمت زدن را برای حفظ از لعن و رانده شدن از رحمت ، و دزدی نکردن را برای دستیابی به پاک دامنی ، و بالاخره تحریم شرک را خالص شدن برای خدا در پذیرش ربانیتش قرار داد( که جز او پرورش دهنده ای نیست).
    پس تقوا پیشه کنید ، آن هم کمال تقوا را ( خالص شوید برای خدا در تمام زمینه ها در درون و برون ) مباد که مرگتان سر رسد و مسلمان نباشید.
    و به اطاعت از خداوند برخیزید در آنچه که به شما امر کرده یا از آن شما را نهی فرموده ، همانا آگاهان و عارفان از ( عقوبت ) خدا می هراسند.
    سپس فرموده :هان ای مردم!
    بدانید من فاطمه ام و پدرم محمد (ص) است ، اتها و ابتدای کلامم یکی است ، هرگز آنچه که گویم غلط نبوده و آنچه که انجام می دهم ظلم نیست.
    براستی که پیامبری از میان خودتان بر شما مبعوث شد که رنج بدیهایتان بر او گران و بر شمادلسوز و با مومنین با عاطفه و مهربان بود، اگر نسبت او بدانید و او را بشناسید ، قبول می کنیدکه او پدر من است ، نه پدر زنهای شما، و نیز برادر پر عمم " علی (ع) " نه برادر مردان شما، و چه خوب بستگی و نسبتی است با او ( که ما داریم نه شما).
    او تبلیغ رسالت خویش نمود و با انذار، نبوت خویش را آشکار کرد، و خط خود را از مشرکین او تبلیغ رسالت خویش نمود و با انذار، نبوت خویش را آشکار کرد، و خط خود را از مشرکین جدا ساخت ، بر فرق آنان کوبید و گلوی آنان را گرفت ( راه کفر را بر آنان بست )، و همه را با بیان حکمت و موعظه نیکو به راه خدا دعوت کرد .
    بتها را شکست ، سردمداران شکر و کفر را نابود ساخت ، تا جمعشان پاشیده شد و فرار را بر ماند ن ترجیح دادند، و نقاب از چهره حق افتاد ( و حق نمایان گشت ) ، و صدای رهبر دین طنین افکند ، و نعره شیاطین خاموش شد ، و اراذل منافق هلاک شدند ، و رشته شوم کفر وشقاوت پاره شد و بالاخره دهان شما به کلمه اخلاص ( لا اله الا الله) باز شد.
    در حالی که رنگهایتان سپید ( پریده ) بود و شکمهای خالی تان ( از گرسنگی ) به پشت چسبیده بود، و شما در لبه پرتگاهی آتشین بودید ، و به راحتی نوشیدن جرعه آب مغلوب می شدید، و چون لقمه ای چرب هر حریصی را به طمع وامی داشتید و چون ( جرقه ای کوتاه عمر) هنوز آتش نگرفته ، خاموش می شدید ، و لگد کوب قدمها بودید ، مانده  آبهای جاده ها را می نوشیدید و با پوست حیوانات ( نه گوشت آنها) و برگ درختان ( نه میوه آنها) خود را سیر می کردید و درماندگانی ذلیل بودید ، و در ترس از ربوده شدن ( همچون بردگان ) توسط اطرافیانتان به سر می بردید . خداوند با رسولش محمد (ص) ، شما را نجات داد ، بعد از آن همه حوادثی که رخ داد( که خود تاریخی به بزرگی تاریخ بشریت است )، بعد از گرفتاریهایی که از قلدران شما و گرگهای عرب و سر کشان اهل کتاب تحمل کرد ، اما خدا هر گاه آتشی افروخته شد آن را خاموش کرد ، و نیز هر گاه شاخ شیطان ظاهر شد، ویا هر گاه افعی های پلید مشرکین دهان باز کردند، پیامبر خدا (ص) برادرش علی (ع) را در کام آنان افکند ، و او – علی

    (ع) – روگردان نبود ، مگر آنکه دشمنان را سخت گوشمالی می داد و شراره آتش افروزان را با شمشیرش سرد و خاموش می کرد. او – علی (ع) – کسی است که از تلاش در راه خدا رنجها دیده ، و همیشه در اجرای اومر حق کوشیده ، نزدیک به رسول خدا (ص) بود ، و آقای دوستان خدا ، همیشه برای ( هر حرکتی در راه خدا) آماده بود ، و نصیحت می کرد و جدی بود و سخت کوش .
    و حال آنکه شما در راه رفاه و خوش گذرانی بسر می بردید ، به زمین چسبیده بودید و امن و امان در نعمتها می غلطیدید ، و منتظر فرصتی بودید تا چگونه روزگار بر ما برگردد، گوش به زنگ خبرها نشسته بودید.
    در هنگامه های سخت ، فرار پیشه بودید ، و در وقت نبرد ، فراری .
    و چون خداوند پیامبرش را به خانه انبیا(جایگاه اصلیش) فراخواند، جایی که برگزیدگانش زندگی میکنند ، خارهای نفاقتان سربرون آورد ،و پوشش دینتان رنگ باخت و صدای سرکرده گمراهان درآمد و پست مهرهای ذلیل و ناشناخته ظهور کرد نازپرورده جاهلان مفسد زمزمه سرداد  .

    پس بر دلها و زندگیتان سوارشد ، و آنگاه شیطان از کمین سربرون آورد ، درحالیکه شما را میخواند ، و شما را لبیک گوی دعوت خود یافت  و آماده برای پذیرش فریب او .

    سپس قیام ( علیه حق) را از شما خواست و شما را تسیم یافت ، غضبناکتان کرد و شما بر حق غضب کردید .

    و غیر از راهنمایی را که باید ( شما را تا حق راه میبرد ) انتخاب کردید و به آبی که از آن شما نبود خود را سیراب نمودید .

    واین در حالیست که از پیمانی که (بارسول و جانشین او) بسته بودید چیزی نمی گذشت و زخم "رحلت رسول (ص)" هنوز باز و بدن مطهرش روی زمین بود .

    وشما ( حق جانشین را غصب کردید)با این بهانه که از فتنه می ترسیم ، اما بدانید شما خود در فتنه سقوط کردید و آتش غضب خداوند کافران را دربر خواهد گرفت .

    این عهدشکنی با این سرعت از شما بعید بود ، چطور این کار را کردید، و به کجا میروید ، درحالیکه کتاب خدا پیش روی شماست و ابعاد آ، ظاهر و گویاست و احکامش (چون نور) میدرخشد و شعارهایش چشم را خیره می کند و نهیب های پرهیزدهنده آن مرتبا هشدار میدهند ، و عوامل قرآن همه واضح و روشن است .

    اما شما جای اورا پشت سر خود قراردادید(درحالیکه قرآن امام شما بود ).

    آیا اراده بی مهری و بی رغبتی به قرآن را دارید و حکومت غیر او را پذیرفتید.

    ظالمینی که جز قرآن را امام خود قراردهند ، بد جانشینی انتخاب کردند ، و هرکس دینی جز اسلام انتخاب کند از او قبول نشده و در آخرت از زیانکاران است  .

    سپس شما آنقدر مهلت ندادید تا این زخم جانسوز و دل غمدیده آرام گیرد و کشیدنش (به این سو و آن سو ) راحت شود ، پس آتش افروزی کردید و براین آتش افروزی دامن می زدید و شیطان را امام خویش قرارداده ، اجابت دعوتش میکردید ، و به خاموش کردن انبار نورانی خدا پرداختید ، و سنتهای نبی گرامی اسلام (ص) را تضعیف نمودید.

    ظاهر حق به خود گرفتید و باطل را طلب کردید و منافقانه برای " اهلبیت رسول(ص)" در کمینگاه ها نشسته (توطئه می کنید) ، و ما برروی لبه خنجرهای شما صبر میکنیم ، و نیزه هایتان را بر سینه هایمان تحمل میکنیم .

    و شما اکنون خیال می کنید که ارثی برای ما نیست ، آیا به احکام جاهلیت روی آوردید درحالیکه هیچ حکمی بهتر از حکم خداوند برای کسانیکه به او ایمان دارند وجودندارد . آیا نمی دانید؟! بلکه برای شما از خورشید روشنتر است که من دختر رسول خدایم(ص).

    ای مسلمانان ! آیا سزاوار است که ارث پدرم را(ظالمانه)از من بگیرید ؟

    ای پسر ابی قحافه(ابوبکر)!آیا در کتاب خدا آمده است که تو از پدرت ارث بری و من از ارث پدر محروم باشم ، جدا که بدعت زشتی نهاده ای .آیا آگاهانه و عمدا کتاب خدا را کنار گذارده و پشت سرتان می اندازید ، درحالیکه قرآن می فرماید : سلیمان (ع) از داوود(ع) ارث برد ، و درمورد ذکریا می فرماید : که او از خداوند درخواست نمود تا فرزندی به او عطا فرماید تا از او و آل یعقوب ارث ببرد .

    نیز فرمود : بعضی بستگان رحمی بر دیگرانشان اولویت دارند .

    و باز فرمود : خداوند شما را درمورد فرزندانتان توصیه می کنند که پسران دوبرابر دختران ارث می برند ، و می فرماید : آنگاه که ترک دنیا می کنند ، برای پدر و مارد و بستگان خود وصیت کنند به نیکی و این حق است بر تقواپیشگان .

    و شما خیال می کنید که من از پدرم هیچ بهره و ارثی نمی برم و هیچگونه نسبتی بین من و پدرم نیست.

    آیا از حکمی که خداوند برای شما نازی فرموده ، پدرم را خارج کرده است ، یا اینکه می گویید اهل دو ملت از یکدیگر ارث نمی برند .

    و آیا من و پدرم از یک ملت نیستیم

    یا اینکه ادعا می کنید که شما از پدرم و پسر عمم "علی(ع)" به قرآن کریم و شول احکام آن آگاه ترید.

    آنک این تو و این شتر مهارشده (خلافت) که بر او سوار شدی ، بتاز که ملاقات می کند تو را در رستاخیز ،و چه حاکم عادلی است خداوند متعال ، و چه نیکو کفیلی است محمد(ص)، و چه خوب وعده گاهی است قیامت .

    آنگاه روز زیان اهل باطل است ، و آن روز از پشیمانی سودی نمی برید، پس برای هر چیزی چایگاهی است که بزودی آگاه می شوید چه کسانی را عذاب خوار کنند خداوند می بلعد و در آتش همیشگی او جای می گیرند.
    سپس رو به انصار کرده ، فرمود:
    "ای گواهان بر امت اسلامی! و بازوان جامعه ! و نگهبانان آین مقدس اسلام ! چرا در دفاع از حق من چشم فرو بستید و در دادخواهی من این گونه در خواب فرو رفته اید.
    آیا پدرم رسول خدا(ص) نبود که می فرمود: حفظ حرمت مرد در حفظ حریم اولاد اوست .
    چه با عجله همه چیز را فراموش کردید و مرتکب این ظلمها شدید، و چه زود آب بینی این بزغاله به راه افتاد، در حالیکه شما را توان درک آنچه را که من می گویم و عمل می کنم، هست ، و نیروی حمایت از مطالبه حق مرا دارید.
    آیا می گویید محمد(ص) ، رسول خدا ، مرده است پس ایم مصیبتی است بزرگ و گسترده آن شکننده ، و شکافی است وسیع ، که رشته اتصال آن گسیخته .
    با رحلت او تاریک بر زمین چیره شده و ستارگان رنگ باختند و امیدها مرده اند و کوها فرو افتاده اند وحریمها شکسته شده اند و حرمتها نیز با مرگ او مرده اند.
    و به خدا قسم این رحلت ، فاجعه ای بزرگ بود و مصیبتی عظیم که مثل او هرگز نیامده و خبر آن را خداوند متعال در کتاب خود ، قرآن داده است که در خانه های شمااست و شب و روز با او هستید و بلند یا آرام و با تکیه به صوت آن را تلاوت می کنید.
    و البته مصیبت فقدان انبیا و رسولان الهی قبلا هم وارد شده ، که ( مرگ برای رسولان خدانود نیز) حکمی است قطعی و تقدیری است حتمی.
    ( چنانکه حق تعالی می فرماید):
    و نیست محمد(ص) مگر رسول خا که قبل از او نیز انبیا و پیامبرانی بودند و در گذشتند و چون او از میان شما با مرگ یا شهادت برود شما به ( دین آبا و اجدادتان در جاهلیت) بر می گردید و این بازگشت شما هیچ زیانی بر خداوند وارد نمی کند ولی جزای خیر ( صبوران ) و شاکرین را از جانب خداوند بزودی می بینید.
    ای پسران  قیله ! آیا من در مورد ارثی که باید از پدم بگیرم، مورد ظلم واقع شدم در حالی که شما ناظر هستید و سخنم را می شنوید و دارای تشکل و جمعیت هستید.
    حجت بر شما( با شنیدن سخنان من) تمام است ، و هیچگونه جای شبه ای ( در مورد حق از دست رفته من) برای شما باقی نمانده است ، در حالی که شما صاحب لشکر وقدرت و سلاح و ادوات و نیروی لازم هستید.
    داوت من به شما رسیده ، پاسخ نمی دهید و ناله من ( فضای مدینه را پر کرده و شما) می شنوید و کمک نمی کنید ، در حالی که به جنگ آوری مشهورید و به کارهای خیر و صلاح معروفید. شما(در بین مسلمانان) به عنوان چهره های سرشناس و نیک و برگزیده انتخاب شدید . ( در کنار پدرم) با اعراب جاهلی و دیگر دشمنان اسلام جنگیدید و تحمل رنجها کردید و در مقابل شجاعان دشمن مردانه ایستادید.
    ما اقدام نمی کردیم تا شما حرکت کنید و اوامر ما را اطاعت می کردید. تا اینکه بوسیله ما حرکت اسلام شکل گرفت و انتظام یافت ، ( و درخت پر برکت دوران حاکمیت اسلام به ثمر نشست) وپستانی پر شیر یافت و عربده های مشرکین خفه شد و روزگا وفور تهمت و افترا به سر آمد و آتش کفر خاموش گردید و ریشه هرج و مرج کنده شد و نظام دین اسلام استوار گردید. پس چرا ( شما که این چنین بودید) بعد از آگاهی و ایمان از دین الهی برگشتید و چرا پرچم هایی که از اسلام بر دوش داشتید ، زمین گذاشته پنهان کاری می کنید و شما که پیشتازان بودید، عقب نشستید و بعد از ایمان به خدا مشرک شدید.
    ( مگر نشنیدید که خداوند می فرماید:)
    آیا نمی جنگید با عهد شکنانی که تصمیم به اخراج رسول خدا را دارند و با شما نیز جنگ نمودند
    آیا از آنان می ترسید در حالی که ترس از خاوند بزرگ ، سزاوارتر است ، اگر مومن هستید.
    ( با این روشی که پیش گرفته اید) می بینم که برای همیشه زمین گیر شده اید و آن کس را که می توانست شما را به حق رهبری و هدایت کند و به اداره امور و حد و مرز آن آشنا بود کنار گذاردید و با تنبلی کنار آمدید و خود را نجات یافته از محدودیت هایی که به خاطر اسلام تحمل می کردید دیده به زندگی بی قید و بند رو آوردید ، پس یافته های خود را از اسلام از دست دادید . ( و فکر نکنید که روگردانی شما لطمه ای به دین خدا می زند) که خداوند متعال می فرماید:
    "پس اگر شما و همه اهل زمین کافر شوید، خداوند از شما بی نیاز و ستایش از او قطع نمی شود."
    به هر حال بدانید آنچه که گفتم با شناخت کامل از شما بود، از سستی و بیتفاوتی که شما رادر بر گرفته و لباس بیوفایی که تن و قلبتان را پوشانده.
    ( و لذا هیچ اثری از فریادم در شما نمی بینم)
    لیکن آنچه گفتم سوز دلی بود که بیرون ریخت و خشم و غضبی بود که فوران کرد، که دیگر تحمل کتمان آن را نداشتم ، و درد سینه ام بود که ظاهر شد و اتمام حجتی بود بر شما.
    پس بر شتر خلافت سوار شوید و خود را محکم به آن ببندید ، اما بدانید این شتر بر پشت خود زخم دارد و پای آن تاول زده و ننگ آن ( برپیشانی غاصب آن ) دائمی است ، که نشانی است از غضب خداوند و داغ زشتی است ابدی.
    سوار بر آن ، به سوی آتش فروزان خا می رود و خود را در عذاب الهی که جاتن و دلش را فرا می گیرد ، می یابد.
    پس آنچه که می کنید از دیدگاه خداوند غایب نبوده و بزودی نتیجه این ستم خود را خواهید دید که ظالمین خیلی زود می فهمند که بر سر آنان چه خواهد آمد.
    و من دختر آن کسی هستم که از عذاب دردناک خداوند شما را انذار فرمود.
    پس هر چه می خواهید بکنید و ما هم وظیفه خود را انجام می دهیم ، شما منتظر ( عقوبت اعمالتان) باشید، ما هم منتظر ( حکم خدا) هستیم

     


    عترت نظرات دیگران ( )

    Desigened By Parsiblog.com